تفکر اساس اسلام و شیعه
و انسانیت است. هر سه این مضامین راه صحیح انسان سازی است به ساختن نفس و تهذیب آن
منتهی می شوند. وقتی به این فکر می کنم که چه شد که من می اندیشم و سیاهی را از
سپیدی تمیز می دم فقط و فقط به این نتیجه می رسم که بخاطر توجه و مشغول کردن ذهنم
به غیر، به احادیث و حرف هایی که از رادیو و تلویزیون می شنوم می اندیشیدم. و چه
شد که رادیو تلویزیونی موجود بود که به من هدیه ای به این ارزشمندی داد؟ انقلاب. و
چه نیرویی بود که امام را واداشت تا انقلاب اسلامی باشد؟ فرهنگ واقعی و عملی و
تئوری شیعه. و این سرچشمه ناب از جائی بجز 14 معصوم نمی جوشد. و رسانا و هادی که
این علم را زنده و پویا حفظ کرده اند و امانت داری هم ایشان بوده که منجر به تغذیه
ما از آن علم ناب شده. آنها کسانی نبودند بجز امام خمینی ها و روحانیون.
و چون همه نگاه ها به
انتقاد به این قشر است و کسی توجه به این مسئله نمی کند و حتی لحظه ای با نگاه
منصف به این امر نمی اندیشد که چه قشری هستند از میان همه اقشار این مملکت که اگر
حاکم بودند، مملکت را به بیگانه نمی سپردند و یا، فکر مردم را به بت پرستی بت های
غربی معطوف نمی کردند؟ منظورم را واضح تر می گویم. ابتدا از غرب و تفکر غربی و
رفتار تازه ساخته شده غربی و ... بتی می سازند و جلوه و آب و رنگ می دهند، و سپس
برایش در میان افکار تبلیغ می کنند. بهتر است که بگویم برای تفکر فاسدی که پذیرفته
اند و خود نیز در حال سجده به بت پوچ غربی هستند، سنگ به سینه می زنند.
روحانیت، آنها تنها
کسانی هستند که با طاغوت واقعی و همان کلام معروف امام خمینی شیطان بزرگ مبارزه می
کنند.این چیزی است که من از قرآن و احادیث و چیزی که می توانم با آن بد و خوب را
تشخیص دهم و حال آنکه نتوانم معصوم باشم. اما حداقل خوب و بد را اونطوری که هستند میبینم
و نه آنطوری که خودم و نفسم دلمان می خواهد که باشیم. من اگر دلم بخواد ربا خور
باشم نمیگم چون از دید من ربا خوردن غلط نیست و چون من نمی توانم از این کار بد
اجتناب کنم پس بد است. و یا اگر شیفته فلان تفکر غربی در جنبه های روابط جنسی هستم
و شهوت من را بسیار شیرین جلوه گر می کند و من را برای پرستش خودش به سجده وادار
می کند، بگویم آن ایدئولوژی صحیح است. نه، خیلی از مردم را میبینم که راه زندگیشان
را از روی غرب انتخاب کرده اند چون یا پپدر و مادرشان بت غرب را می پرستیدند و یا
خودشان دلشان می خواهد همه فکر و ذکر و آینده خود را بر روی آن مسیر ترسیم کنند. و
چیزی را برای آینده خود رقم می زنند که نفس پلید و شیطان درونشان برای ارضای لذات
و خواسته های پوچ دنیایی به ایشان می گوید